یادیاران بادجان



حلول ماه رمضان ماه رحمت و غفران الهی مبارک باد

  ماه رمضان نهمین ماه از ماههای قمری و بهترین ماه سال است ، واژه رمضان از ریشه رمض» و به معنای شدت تابش خورشید بر سنگریزه است . می‌گویند چون به هنگام نامگذاری ماه های عربی، این ماه در فصل گرمای تابستان قرار داشت، ماه رمضان» نامیده شد، ولی از سوی دیگر، رمضان » از اسماء الهی است. این ماه ماه نزول قرآن و ماه خداوند است و شب‌های قدر در آن قرار دارد . فضیلت ماه رمضان بسیار زیاد و نامحدود است . بهترین فرصت برای به دست آوردن کمال و معنویت ؛ ماهی که می توان در آن به تقرب رسید و حقایق را آنگونه که هست نظاره کرد.در این ماه شریف ؛ ت خاصی بر جسم و روح انسان حاکم است و آدم خاکی به واسطه تاثیر این حالات احساسی آسمانی دارد . رمضان ؛ ماه رحمت و غفران الهی است که دریای بیکران لطف و عنایت حضرت دوست در آن جوشش و تلاطم دیگری دارد .

  رمضان فرصتی استثنایی است که لحظه لحظه آن را باید قدر دانست .برای بهره مند شدن از فیوضات ماه میهمانی خدا باید یک برنامه عبادی روزانه برای خود ترسیم نماییم.در روایات اهل البیت علیهم السلام این برنامه روزانه عبادی برای ما ترسیم شده است .

  ماه مبارک رمضان را باید گرامی داشت و قدر فرصت ایجاد شده برای ارتباط هر چه بیشتر با رب العالمین را دانست.اگر به فکر نباشیم این اوقات شریف را از کف خواهیم داد.برای استفاده هر چه بیشتر از الطاف ویژه الهی در این ماه شایسته است که از روز اول این ماه شریف یک برنامه دقیق و حساب شده برای خود بریزیم .

    پیامبر اعظم و فرزندان پاک و مطهرش دستورات و سفارش هایی برای بهره وری هر چه بیشتر از این ماه دارند که می توان آن را در چهار بخش بیان نمود :

  1 ـ دعا :

  سید بن طاووس از امام صادق و امام کاظم علیهم السلام روایت کرده است که فرمود: از اول ماه تا آخر ماه مبارک، بعد از هر فریضه این دعا را بخوان :

  اَللّهُمَّ ارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ فی عامی هذا وَ فی کُلِّ عامٍ .

  و همچنین بعد از هر فریضه این دعا را بخوان :

  یا عَلِیُّ یا عَظیمُ یا غَفُورُ یا رَحیمُ .

  شیخ کفعمی در مصباح و بلد الامین از حضرت رسول صلی الله علیه وآله نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: هر کس این دعا را در ماه رمضان بعد از هر نماز واجب بخواند، خداوند متعال گناهان او را می آمرزد :

  اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ،

  همچنین مرحوم شیخ کلینی در کتاب کافی از ابوبصیر روایت کرده که امام صادق علیه السلام در ماه رمضان این دعا(اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ) را می خواندند .

    2 ـ تلاوت قرآن کریم

  بهترین اعمال در شبها و روزهای ماه مبارک رمضان تلاوت قرآن است زیرا قرآن در ماه مبارک رمضان نازل شده است، در حدیث آمده هر چیزی را بهاری است و بهار قرآن ماه رمضان است و در ماههای دیگر هر ماهی یک بار ختم قرآن سنت است و اقل آن هر شش روز است ولی در رمضان، هر سه روز یک ختم قرآن سنت است و اگر بتواند روزی یک قرآن ختم کند، خوب است .

    3 ـ ذکر و استغفار

  دعا و ذکر صلوات و استغفار از گناهان، در این ماه بسیار تأکید شده. و نیز گفتن کلمه لا اِلهَ إِلّا اللّه .

  در روایتی می خوانیم: وقتی ماه مبارک رمضان داخل می شد امام زین العابدین علیه السلام جز به دعا و تسبیح و استغفار و تکبیر، سخن نمی گفت .

    4 ـ نماز

  1) مستحب است در هر شب از ماه رمضان دو رکعت نماز خوانده شود به این نحو که در هر رکعت بعد از حمد سوره توحید را سه مرتبه بخواند و پس از سلام نماز بگوید :

  سُبْحانَ مَنْ هُوَ حَفیظٌ لا یَغْفُلُ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ رَحیمٌ لا یَعْجَلُ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ قائِمٌ لا یَسْهُو، سُبْحانَ مَنْ هُوَ دائِمٌ لا یَلْهُو. سپس هفت مرتبه تسبیحات اربعه و بعد بگوید: سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ، یا عَظیمُ اِغْفِرْ لِیَ الذَّنْبَ الْعَظیمَ . در پایان نیز ده مرتبه صلوات بفرستد بر پیغمبر و آل او .

  روایت شده کسی که این دو رکعت نماز را بجا آورد خداوند متعال گناهان زیادی را از او بیامرزد .

    2) در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که هر کس در هر شب از ماه رمضان، سوره فتح را در نماز مستحب بخواند، در آن سال از بلاها محفوظ می ماند .

    3) بجا آوردن هزار رکعت نماز در طول شبهای ماه رمضان .

    درباره کیفیت بجا آوردن آن روایات مختلف است ولی آنچه در روایت علی بن مهران » از امام جواد علیه السلام نقل شده و گروه کثیری از بزرگان آن را پذیرفته اند چنین است :

  در دهه اول و دوم ماه مبارک رمضان، در هر شبی بیست رکعت نماز خوانده شود (هر دو رکعت به یک سلام) به این نحو که هر شب، هشت رکعتِ آن بعد از نماز مغرب و دوازده رکعت آن، بعد از نماز عشا و در دهه آخر، در هر شبی سی رکعت خوانده شود، هشت رکعت بعد از مغرب و بیست و دو رکعت، بعد از نماز عشا، که در مجموع هفتصد رکعت می شود و باقیمانده آن که سیصد رکعت است در شبهای قدر خوانده شود، یعنی در شب نوزدهم صد رکعت ( به اضافه بیست رکعتی که قبلاً می خواند) و در شب بیست و یکم صد رکعت (به اضافه سی رکعت) و در شب بیست و دوم نیز صد رکعت (به علاوه سی رکعت) که مجموعاً هزار رکعت می شود .

    4) به هنگام افطار، صدقه دهد و روزه داران را افطار دهد هر چند در صورت عدم توانایی، به تعدادی خرما یا جرعه ای آب باشد، افطار دادن از مستحبات بسیار مۆکد است که سزاوار است مۆمنان آن را فراموش نکنند .

    از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که هر کس در ماه رمضان، مۆمن روزه داری را افطار دهد، پاداش آزاد کردن بنده مۆمنی را دارد و سبب آمرزش گناهان او می شود .

  وقتی که اصحاب پرسیدند، توانِ چنین کاری نداریم، فرمود: آن کس که توان ندارد، مقداری شیر یا قدری آب و یا تعدادی خرما هم بدهد، خداوند به او چنین پاداشی را عطا می کند .










میلاد نور مبارک ولادت حضرت پیامبر اکرم (ص) و ولادت حضرت امام جعفر صادق(ع)

را برتمام مسلمین جهان تبریک عرض می نمائیم

ماه فرو ماند از جمال محمد         

                              سرو نباشد به اعتدال محمد

قدر فلک را کمال و منزلتی نیست

                                                                      در نظر قدر با کمال محمد

میلاد مسعود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله – اول عام الفیل / ۱۷ ربیع الاول

 آخرین پیامبر الهی در 17 ربیع الاوّل از پدری به نام "عبدالله بن عبدالمطلب" و مادری به نام " آمنه بنت وهب" دیده به جهان گشود و با انوار رخسار و جمال منوّرش، جهان تیره و تاریک، به ویژه عربستان را روشن گردانید. پدرش عبدالله بن عبدالمطلب، پیش از تولد فرزندش محمد(ص)، در حالی که همسرش آمنه، به چنین فرزندی، حامله بود، به همراه سایر بازرگانان قریش، جهت سفر تجاری عازم شام گردید و در بازگشت از شام، در یثرب(مدینه منوّره) بیمار شد و در همان جا درگذشت و توفیق دیدار نوزاد خویش را نیافت. وفات عبدالله، دو ماه و به روایتی هفت ماه پیش از تولد فرزندش حضرت محمد(ص) بود. امّا آمنه، مادر گرامی رسول خدا(ص)، که به تقوا، عفت و پاکیزگی در میان بانوان قریش معروف بود، پس از تولد نور دیده‏اش حضرت محمد(ص)، چندان در این دنیای فانی زندگی نکرد. وی، دو سال و چهار ماه و به روایتی شش سال، پس از میلاد رسول خدا(ص)، در بازگشت از یثرب، در مکانی به نام "ابوا" بدرود حیات گفت و در همان مکان مدفون شد. رسول خدا(ص) پس از تولد، در کفالت جدش عبدالمطلب، بزرگ و سید قریش مکه، قرار گرفت. عبدالمطلب جهت شیر دادن نور دیده‏اش محمد(ص)، در آغاز وی را به "ثویبه"، آزاد شده ابولهب سپرد ولی پس از مدتی وی را به "حلیمه دختر عبدالله بن حارث سعدیه" واگذار کرد. حلیمه، در ظاهر اگر چه دایه وی بود، ولی در حقیقت به مدت پنج سال از او مراقبت و مادری کرد. پیامبر اسلام(ص) از دوران کودکی دارای دو نام بود. یکی "محمّد" که جد بزرگوارش عبدالمطلب، برای وی برگزید و دیگری "احمد" که مادر ارجمندش آمنه، آن را انتخاب کرده بود. از امام صادق)ع( روایت شد که ابلیس، پس از رانده شدن از رحمت الهی، می‏توانست به هفت آسمان رفت و آمد کند و خبرهای آسمانی را گوش دهد، تا این که حضرت عیسی (ع) دیده به جهان گشود، از آن پس، ابلیس از سه آسمان فوقانی ممنوع شد و تنها در چهار آسمان پایین‏تر، رفت و آمد می‏کرد. ولی چون حضرت محمد(ص) به دنیا آمد، ابلیس از تمام آسمان‏ها رانده شد و رفت و آمدش ممنوع گردید و غیر از او، تمامی شیاطین نیز با تیرهای شهاب از آسمان رانده شدند. هم چنین روایت شده است که هنگام ولادت فرخنده حضرت محمد(ص)، ایوان کسری شکاف برداشت و چند کنگره آن فرو ریخت و آتش آتشکده بزرگ فارس خاموش شد؛ دریاچه ساوه خشک گردید؛ بت‏های مکه سرنگون شدند؛ نوری از وجود آن حضرت به سوی آسمان بلند شد که شعاع آن فرسنگ‏ها را روشن کرد؛ انوشیروان، پادشاه ساسانی ایران و مؤبدان بزرگ دربار وی، خواب‏های وحشتناکی دیدند؛ پس از استقرار در زمین، گفت: اَللّهُ أکْبَرُ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ کَثیراً، سُبْحانَ اللّهِ بُکْرَهً وَ أصیلاً. گفتنی است که تاریخ نگاران و سیره نویسان شیعه و اهل سنت، با این که در سال و ماه تولد آن حضرت، اتفاق نظر داشته و می‏گویند که آن حضرت در اوّل عام الفیل، برابر با سال 570 میلادی و در ماه ربیع الاوّل دیده به جهان گشود، ولی درباره روز تولد وی، اختلاف نظر دارند. شیعیان، معتقدند که رسول خدا(ص) در روز جمعه، مصادف با 17 ربیع الاوّل، به دنیا آمد و اهل سنت می‏گویند که تولد وی، روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاوّل بوده است.اما از این که سال تولد پیامبر(ص) را "عام الفیل" می‏نامند، بدین جهت است که دو ماه و هفده روز پیش از تولد پیامبر)ص، یعنی در نخستین روز محرم سال 570 میلادی، فیل سواران "ابرهه" به مکه هجوم آورده و قصد نابودی کعبه و مسجدالحرام را نمودند ولی با معجزه شگفت الهی سرکوب شدند.

AWT IMAGE

 17 ربیع الاول - زادروز فرخنده امام جعفر صادق (ع) - سال 83 هجری قمری

 امام جعفر صادق (ع) در روز جمعه، به هنگام طلوع فجر و به روایتی در روز دوشنبه، هفدهم ربیع‏الاوّل سال 83 قمری دیده به جهان گشود و عالم انسانی را با انوار طیّبه خویش تابناک نمود. پدرش امام محمد باقر)ع ( وی را به نام عموی نیاکانش جعفر طیّار(ع)، "جعفر" نام نهاد. حضرت جعفر بن محمد(ع) دارای یک کنیه معروف به نام "ابوعبدالله" و دو کنیه غیر معروف به نام‏های " ابواسماعیل" و " ابوموسی" بود. هم چنین، دارای القابی چند بود که معروف‏ترین آن‏ها عبارت است از: صادق، صابر، طاهر و فاضل.

 شیعیان و محبّان اهل بیت(ع)وی را به " صادق آل محمد(ص) " می‏شناسند. زیرا آن حضرت، هرگز سخنی جز راست و درست، چیزی نفرمود. پدر ارجمندش ،امام محمد باقر (ع) است که نَسَب وی با دو واسطه به امیر مؤمنان حضرت علی (ع) و با سه واسطه به پیامبر اکرم (ص) منتهی می‏گردد.

مادر گرامی امام جعفر صادق (ع)، فاطمه، معروف به " اُمّ فروه" از ن نیکو سرشت، نیکوکار و نیکورفتار عصر خویش بود. این بانوی باتقوا و متدّین، از جهت فضیلت و منقبت، سرآمد ن روزگار خود به شمار می‏آمد و امام صادق(ع) در شأن و مقام وی فرمود: مادرم از نی بود که ایمان داشت، تقوا پیشه کرده و نیکوکاری می‏نمود و خدا، نیکوکاران را دوست دارد.

امام جعفر صادق (ع) به مدت دوازده سال، حیات با برکت جدّ گرامی‏اش امام زین العابدین (ع) را درک کرد و از مکتب تربیتی و علمی وی بهره وافر یافت. هم چنین، آن حضرت به مدت 32 سال از وجود شریف پدرش امام محمد باقر (ع) برخوردار بود و در تمام رویدادهای مهم در کنار پدر ارجمندش قرار داشت. مدت امامت امام جعفر صادق(ع)، 33 سال و ده ماه (از ذی حجه سال 114 تا 25 شوال سال 148 قمری) بود و در ایّام زندگی با برکت خویش با خلافت غاصبانه چند تن از خلفای اموی و دو تن از خلفای عباسی به شرح ذیل معاصر بود:

1- عبدالملک بن مروان (65 – 86 ق )

 2- ولید بن عبدالملک (86 - 96 ق )

 3- سلیمان بن عبدالملک (96 – 99)

4- عمر بن عبدالعزیز (99 - 101 ق )

5- یزید بن عبدالملک (101 - 105 ق)

 6- هشام بن عبدالملک (105 - 125 ق )

 7- ولید بن یزید (125 - 126 ق )

 8- یزید بن ولید (126 - 126 ق )

 9- مروان بن محمد (126 - 132 ق ) 10

- ابوالعباس سفاح (132 - 136 ق )

11- منصور دوانقی (136 - 158 ق )

گفتنی است که نُه نفر اوّل از طایفه بنی امیه و دو نفر آخر از خاندان بنی عباس بودند و آن حضرت از هر دو طایفه، سختی‏ها و بی‏مهری‏های فراوانی دید؛ اما چون آن امام بزرگوار در انتهای دوران خلافت ستم کارانه امویان و در آغاز خلافت فریب‏کارانه عباسیان می‏زیست، فرصت مناسبی به دست آورد تا در زمان انتقال خلافت از یک طایفه غاصب، به طایفه غاصب دیگر و سرگرم شدن آنان به یکدیگر، مکتب اهل بیت (ع) را به مسلمانان بشناساند و زمینه ترویج و تبلیغ این مکتب را مهیّا سازد و از این راه، بیشترین بهره را نصیب اسلام و مسلمانان نماید.

آن حضرت با تشکیل حوزه علمیه و تعلیم شاگردانی مبرز، چون هشام، زراره و محمد بن مسلم، تحول شگرفی در جهان اسلام و مذهب شیعه پدید آورد و جهانیان را با اسلام ناب محمدی (ص) و مکتب حیات بخش اهل بیت (ع) آشنا ساخت. به همین جهت، وی را پایه گذار مذهب "امامیه" دانسته و شعیان امامی اثناعشری را " شیعه جعفری" می‏گویند. سرانجام این امام همام، در 65 سالگی به وسیله زهری که منصور دوانقی، به واسطه عوامل و مزدوران خود در مدینه، به آن حضرت خورانید، مسموم شد و به خاطر شدت زهر، به شهادت رسید. تاریخ شهادت وی، 25 شوال سال 148 قمری می‏باشد. امام موسی کاظم (ع) به همراه سایر فرزندان امام جعفر صادق (ع)، بدن مطهر پدر را پس از غسل، کفن و نماز، در جوار قبر پدر و جدش و عموی پدرش در قبرستان بقیع به خاک سپردند.




نوحه شهادت امام حسن عسکری, دوبیتی شهادت امام حسن عسکری

شهادت امام حسن عسکری, اشعار شهادت امام حسن عسکری
 
غربت شهر سامرا، غصه ی هر شب منه
عکس خرابی حرم، آتیش به جونم می زنه
گرد و غبار حرمت، سرمه چشم نوکرات
خیلی غریبی آقاجون، بگو چی شد کبوترات؟
شب شهادت آقا، می خوام یه آرزو کنم
کاشکی می شد با مژه هام، مرقدت جارو کنم
آقا بذار که جونمو، با هروله فدات کنم
آقا بذار که روم بشه، تو قیامت صدات کنم
سینه زدن با عاشقات، نماز مستی منه
این سینه ی خسته باید، یه روز برا تو بشکنه
تو حلقه ی ی، وقتی برات شور می گیرم
پاک میشه زنگار دلم، آینه می شم نور می گیرم
این گریه ها روز حساب، توشه ی کوله بارمه
این سینۀ کبود شده، مدال افتخارمه
بندگی رو یادم دادی، با راه و رسم نوکریت
معنی عشق فهمیدم، با اون نگاه دلبریت
معجزه کردی آقا جون، که عاشق خدا شدم
یه تیکه مس بودم که با، نگاه تو طلا شدم
 
مداحی شهادت امام حسن عسکری, شهادت امام حسن عسکری اشعار شهادت امام حسن عسکری
 
سالیانی درد بی درمان هجران مشکل است
بی کسی درشهرغربت ای رفیقان مشکل است
سالیانی جای دور افتاده تبعیدت کنند.
سالیانی  در غل و زنجیر زندان مشکل است
تشنگی از سویی و زخم زبان سویی دگر
روزه داری با دلی زار و پریشان مشکل است
سخت گیری ها که نه اما تحمل کردن
بد دهانی های هر روز نگهبان مشکل است
سالیانی بوده قلبم داغدار کربلا
آب دیدن آب خوردن کام عطشان مشکل است
معتمد با بی حیایی قصد جانم کرده است
جان سپردن گوشه ی زندان ویران مشکل است
ما به تو حق میدهیم آقای عالم گریه کن
حجت الله ای ولی الله اعظم گریه کن
سومین ابن الرضای خانواده اندکی
باغم و اندوه و سوز و اه ماتم گریه کن
گریه کن شاید که آرامت نماید گریه ها
فتح بابی گردد و راهی گشاید گریه ها
دیده واکن نوگل ات پشت وپناهت میرسد
غمگسارت ،دستگیرت ،تکیه گاهت میرسد
دیده وا کن داغ تو آتش به جان ما زده
دیده وا کن مهدی ات آقا سراغت آمده
دیده واکن مهدی ات دارد گریبان میدرد
دیده واکن مهدی ات دارد به سینه میزند
دیده واکن بامصیبت ها کلیمش میکنی
دیده واکن ورنه یک باره یتیمش میکنی
شکرلله ناله هایت را جوابی هم رسید
تاکه گفتی تشنه هستم ظرف آبی هم رسید
شکرالله حجره ی تو دامن پیکار نیست
تیغ وتیر وسنگ وچوب ونیزه ای در کار نیست
کربلا اما عطش ها را دو چندان کرده اند
کربلا جد شما را تیر باران کرده اند
کربلا جد شما را کام تشنهیاحسن
با دوازده ضربه و با زور دشنه.یاحسن
کربلا حق حسین بن علی را خورده اند
روسری عمه جان ات را به یغما برده اند
 اشعار شهادت امام حسن عسکری, مداحی شهادت امام حسن عسکرینوحه شهادت امام حسن عسکری
 
شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن
جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن
عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم
کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن
در عزای عسگری آید ی اهل دل
صد فغان همراه با شور و نوا یابن الحسن
آب شد شمع وجودش زاتش زهر ستم
خاک غم بر سر کنم زین ماجرا یابن الحسن
در جوانی رفت از دنیا امام عسگری
شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن
این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه
تسلیت گوئیم امشب بر شما یابن الحسن
گاه از هجران جانسوز تو سوزم همچو شمع
گاه از فقدان آن نور هدی یابن الحسن
دست رد بر سینه ام امشب مزن زیرا که من
با محبان تو هستم آشنا یابن الحسن

 


اطلاعیه

به اطلاع مردم شریف روستای بادجان می رساندبه دلیل وضع اقتصادی نامطلوب مردم عزیزمراسم همایش سه ساله های حسینی (کانون یادیاران) امسال برگزارنمی گرددوهزینه آن بین نیازمندان تقسیم می گردد.لازم به ذکراست دوستانی که نیازمندی راازمردم روستامی شناسندباشماره اینجانب تماس بگیرندومعرفی نمایندتادرحدتوان کمک نماییم.

09120622503 


روز جهانی قدس مناسبتی جهانی است که از یک سال پس از 

انقلاب ایران، در آخرین جمعهٔ 

ماه رمضان و در حمایت از ملت فلسطین برگزار می‌شود.

[۱]

هم‌چنین در این روز، گروه‌هایی از مسلمانان در نقاط مختلف جهان حمایت خودشان را از مردم 

فلسطین به نمایش می‌گذارند.

[۲] گروه‌هایی از 

صهیونیست ها و طرفداران کشور 

اسرائیل نیز در کشورهای اروپایی و آمریکا، تظاهراتی را علیه این مراسم به راه می‌اندازند.

[۳]

[۴]

[۵]

[۶]

روز قدس روزی رسمی در تقویم 

جمهوری اسلامی ایران است. با وجود این که رسماً گفته می‌شود روز قدس در آخرین جمعهٔ رمضان برگزار می‌شود، به این دلیل که در ایران 

عید فطر (و پایان رمضان) معمولاً یک یا دو روز دیرتر از دیگر کشورهای مسلمان برگزار می‌شود، در صورتی که روز آخر ماه رمضان جمعه یا شنبه باشد روز قدس معمولاً یک هفته زودتر برگزار می‌شود.[

نیازمند منبع]

قدس نام عربی 

اورشلیم است. هم‌چنین روز قدس با 

یوم یروشالاییم در 

اسرائیل، (به معنای: روز اورشلیم) که تعطیل رسمی و روز جشن یک‌پارچه‌شدن شهر 

اورشلیم است، متفاوت است.

تاریخچه[

ویرایش]

به پیشنهاد 

ابراهیم یزدی، وزیر خارجه دولت موقت 

مهدی بازرگان، نام‌گذاری آخرین جمعه 

ماه رمضان به نام روز قدس مطرح گردید.[

نیازمند منبع] بازرگان پیرامون چگونگی مطرح شدن روز قدس و اهداف ان می‌گوید:

سال‌ها قبل از پیروزی انقلاب کشورهای عربی و در راس آن 

سازمان آزادی‌بخش فلسطین روزی را در ماه اکتبر که یادآور 

پیروزی فلسطنیان در دره کرامه بود را روز فلسطین عنوان کردند.

وی در توضیح چگونگی نام‌گذاری روز فلسطین نزد فلسطینیان گفت: بعد از جنگ چند روز سال ۱۹۶۷ و شکست مصر و سوریه برای اولین بار فلسطینی‌ها توانستند با یک سلسله عملیات نظامی در دره کرامه که مرز اردن و سوریه بود ارتش اسرائیل را به داخل آن منطقه بکشانند و با عملیات چریکی لطمات بسیاری شدیدی علیه اسرائیل وارد کردند.[

نیازمند منبع]

وزیر خارجه دولت مهدی بازرگان افزود: به دنبال این پیروزی آن روز تاریخی به معرکه کرامه» و روز جهانی فلسطین» عنوان گردید که در ماه اکتبر مراسمی در این روز در همه جا برگزار می‌شد. وی با بیان اینکه نامگذاری روز فلسطین هویت عربی داشت و مورد استقبال مسلمانان و کشورهای اسلامی قرار نگرفت، اظهارداشت: پس از پیروزی انقلاب در وزارت امور خارجه با دوستانی از جمله آقایان کمال خرازی و علی صادقی تهرانی معاونان ی و بین‌الملل اینجانب، بحث و تبادل نظر کردیم و در نتیجه پیشنهادی به بنیانگذار انقلاب ارائه کردیم که روز قدس به جای روز فلسطین در آخرین روز جمعه ماه مبارک رمضان قرار گیرد. وی تصریح کرد: علت این که جمعه آخر ماه رمضان را مطرح کردیم به این دلیل بود که دهه آخر ماه رمضان یعنی از ۱۹ تا ۲۷ این ماه در خصوص شب قدر اختلاف‌هایی وجود دارد به همین دلیل جمعه آخر ماه رمضان پیشنهاد شد.[

نیازمند منبع]

در ۱۶ مرداد ۱۳۵۸،

[۷] پس از بمباران جنوب 

لبنان توسط 

نیروهای دفاعی اسرائیل، 

سید روح‌الله خمینی بدون اشاره به ابراهیم یزدی، از مسلمانان جهان خواست تا آخرین جمعهٔ ماه رمضان را به عنوان روز قدس» انتخاب کنند و در این روز همبستگی خود را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان فلسطین» به نمایش بگذارند.

ابراهیم یزدی البته در همان ایام در گفتگوی خود با 

محمدمهدی جعفری که در کتاب خاطرات وی درج شده از اینکه خمینی بدون اشاره به ابراهیم یزدی از این پیشنهاد استفاده کرد گله می‌کند[

نیازمند منبع]:

محسن رفت، من بیرون سالن منزل آقای حاج سید جوادی با دکتر یزدی شروع کردم به صحبت کردن، دکتر یزدی گله می‌کرد و می‌گفت: روز قدس را من در نماز جمعه پیشنهاد کردم که آخرین جمعه ماه مبارک رمضان باشد، من به امام این پیشنهاد را کردم، اما وقتی اعلام شد اصلاً اسمی از من نبردند.

من به او گفتم: تو برای اسم این کار را کردی یا برای خدا؟

دکتر یزدی گفت: نه، برای خدا و به خاطر فلسطینی‌ها این کار را کردم.

من گفتم: حالا به نام هر کس که می‌خواهد تمام بشود، اسم در اینجا مهم نیست…

سید روح‌الله خمینی در مورد روز قدس گفته بود: روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید جمهوری اسلامی در سراسر کشورها بیرق آن برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرتها فهماند که دیگر آن‌ها نمی‌توانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم می‌دانم، و روزی است که باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم.»

[۸]

[۹] همچنین او در شرح جهانی بودن این روز گفت: روز قدس، جهانی است، و روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است، روز مقابله ملتهایی است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر آمریکا بودند، روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند، در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند… روز قدس، روزی است که باید سرنوشت ملتهای مستضعف معلوم شود باید ملتهای مستضعف در مقابل مستکبرین اعلان وجود بکنند، باید همان‌طور که ایران قیام کرد، و دماغ مستکبرین را به خاک مالید، و خواهد مالید، تمام ملتها قیام کنند، و این جرثومه‌های فساد را به زباله‌دانها بریزند.»

[۱۰] پس از دعوت سید روح‌الله خمینی، این روز در ایران به عنوان روز جهانی قدس نامگذاری شد.

[۱۱]

[۱۱]

[۱۲]

[۱۳]همه ساله در ایران گروه‌هایی از مردم قبل از اقامه 

نماز جمعه به راهپیمایی در حمایت از مردم فلسطین می‌پردازند. در شماری از کشورهای اسلامی نظیر 

ترکیه، 

اندونزی، 

بحرین، 

لبنان و 

پاکستان و حتی برخی از کشورهای غیر اسلامی نظیر 

ایالات متحده آمریکا و 

انگلستان نیز، تظاهراتی در برخی از مراکز اسلامی و با حضور گروهی از مسلمانان و غیرمسلمانان برگزار می‌شود.


شب آخر ماه رمضان نزد خداوند بسیار مبارک است و اعمال و فضیلتهای بسیار دارد.

به گزارش  

حوزه قرآن و عترت  

گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، ماه میهمانی خدا هم با تمام برکاتی که داشت به پایان رسید و تنها حسرت را برای ما به یادگار گذاشت حتی اگر خیلی‌ها از این ماه فیض برده باشند غم بزرگی آن‌ها را فرا خواهد گرفت انس با ماه رمضان و قرآن، روزه داری، شب زنده داری‌ها و کار‌های خیری که هزار برابر ماه دیگر دارای فضلیت و ثواب است و در‌های بهشت به روی همه گشوده شد؛ در ماه رمضان زمین و آسمان، عرش و کائنات و بهشت با هم پیویند خورده بودند افسوس که این خان بزرگ الهی به پایان رسید.

فضیلت شب آخر ماه مبارک رمضان + متن کامل دعای وداع با ماه مبارک رمضان همراه با ترجمه

بر اساس روایات دهه آخر ماه رمضان دارای جایگاه مهم و دارای فضیلت بسیار است؛ اعمال خاصی برای دهه آخر وآخرین شب ماه مبارک رمضان اختصاص داده شده است.

اعمال و فضیلت شب آخر ماه رمضان

شب آخر ماه مبارک رمضان بسیار مبارک و دارای اعمال و فضیلت بسیار است؛ به جا آوردن غسل، زیارت امام حسین (ع)، خواندن سوره‌های انعام، کهف و یس، گفتن صد بار أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ 
(از خدا آمرزش می‌جویم و به سوی او می‌پویم)، خواندن دعایی از امام جعفر صادق (ع)؛ اللَّهُمَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ وَ قَدْ تَصَرَّمَ وَ أَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ یَا رَبِّ أَنْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتِی هَذِهِ أَوْ یَتَصَرَّمَ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ لَکَ قِبَلِی تَبِعَةٌ أَوْ ذَنْبٌ تُرِیدُ أَنْ تُعَذِّبَنِی بِهِ یَوْمَ أَلْقَاکَ، خواندن دعاى یا مدبر الامور که در اعمال شب بیست و سوم آورده شده، خواندن دعا‌های وداع با ماه رمضان ثواب و فضیلت بسیاری دارد.

فضیلت شب آخر ماه مبارک رمضان + متن کامل دعای وداع با ماه مبارک رمضان همراه با ترجمه

سید و شیخ صدوق از جابر بن عبد الله انصارى روایت کرده‏ اند که گفت: رفتم به خدمت حضرت رسول (ص) در جمعه آخر ماه رمضان، چون نظر آن حضرت (ص) بر من افتاد فرمود که اى جابر این آخر جمعه‏ اى است از ماه رمضان پس آن را وداع کن و بگو: اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِیَامِنَا إِیَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِی مَرْحُوما وَ لا تَجْعَلْنِی مَحْرُوما پس به درستى که هر که این دعا را در این روز بخواند از دو خصلت نیکو ظفر مى‏‌یابد یا به رسیدن به ماه رمضان آینده یا به آمرزش خدا و رحمت بى انتها.

فضیلت شب آخر ماه مبارک رمضان + متن کامل دعای وداع با ماه مبارک رمضان همراه با ترجمه

سید بن طاوس و کفعمى نقل کرده از حضرت رسول (ص) که فرمود: هر که در شب آخر ماه رمضان ده رکعت نماز به جا آورد و بخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و قل هو الله أحد ده مرتبه و بگوید در رکوع و سجود ده مرتبه سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ و بعد از هر دو رکعت تشهد بخواند و سلام دهد و، چون از تمام ده رکعت فارغ شد و سلام داد هزار مرتبه استغفار کند بگوید: أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ و بعد از استغفار سر به سجده گذارد و بگوید در حال سجود یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا رَحْمَانَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِیمَهُمَا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یَا إِلَهَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ تَقَبَّلْ مِنَّا صَلاتَنَا وَ صِیَامَنَا وَ قِیَامَنَا قسم به حق آنکه مرا براستى به نبوت مبعوث فرموده که جبرئیل مرا خبر داد از اسرافیل از پروردگار خود تبارک و تعالى که سر از سجده بر نداشته باشد که بیامرزد خدا او را و قبول فرماید از او ماه رمضان را و بگذرد از گناهان او الخبر. 

 

فضیلت شب آخر ماه مبارک رمضان + متن کامل دعای وداع با ماه مبارک رمضان همراه با ترجمه


این نماز در شب عید فطر نیز روایت شده و لکن در آن روایت است که تسبیح أربع را در رکوع و سجود عوض تسبیح رکوع و سجود بخواند و به جاى اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا تا به آخر دارد اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ تَقَبَّلْ صَوْمِی وَ صَلاتِی وَ قِیَامِی.  
گفتنی است: ماه رمضان ماه میهانی خدا دارای فضیلت بسیار است؛ اعمال و کار‌های خیر در این ماه هزار برابر ماه‌های دیگر سال است و شب آخر ماه رمضان بسیار مبارک و حائز اهمیت است. 

فضیلت شب آخر ماه مبارک رمضان + متن کامل دعای وداع با ماه مبارک رمضان همراه با ترجمه

متن کامل دعای وداع با ماه رمضان همراه با ترجمه 

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند بخشنده مهربان

اللَّهُمَّ إِنَّکَ قُلْتَ فِی کِتَابِکَ الْمُنْزَلِ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ قَدْ تَصَرَّمَ فَأَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَ کَلِمَاتِکَ التَّامَّةِ إِنْ کَانَ بَقِیَ عَلَیَّ ذَنْبٌ لَمْ تَغْفِرْهُ لِی أَوْ تُرِیدُ أَنْ تُعَذِّبَنِی عَلَیْهِ أَوْ تُقَایِسَنِی بِهِ أَنْ لا یَطْلُعَ فَجْرُ هَذِهِ اللَّیْلَةِ أَوْ یَتَصَرَّمَ هَذَا الشَّهْرُ إِلا وَ قَدْ غَفَرْتَهُ لِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ بِمَحَامِدِکَ کُلِّهَا أَوَّلِهَا وَ آخِرِهَا مَا قُلْتَ لِنَفْسِکَ مِنْهَا وَ مَا قَالَ الْخَلائِقُ الْحَامِدُونَ الْمُجْتَهِدُونَ الْمَعْدُودُونَ [الْمُعَدِّدُونَ ] الْمُوَفِّرُونَ [الْمُؤْثِرُونَ ] ذِکْرَکَ وَ الشُّکْرَ لَکَ الَّذِینَ أَعَنْتَهُمْ عَلَى أَدَاءِ حَقِّکَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِکَ مِنَ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ أَصْنَافِ النَّاطِقِینَ وَ الْمُسَبِّحِینَ لَکَ مِنْ جَمِیعِ الْعَالَمِینَ،

خدایا تو در کتاب فرو فرستاده ات فرمودی: ماه رمضان که در آن قرآن نازل شده» ، و این است ماه رمضان که گذشت، به جلوه کریمت، و کلمات کاملت، از تو می خواهم، اگر بر من گناهی باقى مانده، که نیامرزیده اى، یا مى خواهى بر آن عذابم کنى، یا به آن مرا بسنجى، اینکه سپیده امشب طلوع نکند، یا این ماه بگذرد، مگر اینکه آن گناه را از من آمرزیده باشى، اى مهربان ترین مهربانان، خدایا تو را ستایش به همه ستایش هایت آغاز و انجام آن، چه آن ستایش هایى که براى خود گفتى، و چه آنچه آفریدگان ستایش کننده و کوشنده و شمارنده و فراوان بجا آورنده ذکر و سپاست گفته اند، آنان که بر اداى حقّت، یارى شان نمودى، از گروه های آفریدگانت: از فرشتگان مقرّب، و پیامبران، و رسولان، و طبقات گویندگان، و تسبیح کنندگان حضرتت، از همه جهانیان ،

عَلَى أَنَّکَ بَلَّغْتَنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ عَلَیْنَا مِنْ نِعَمِکَ وَ عِنْدَنَا مِنْ قِسَمِکَ وَ إِحْسَانِکَ وَ تَظَاهُرِ امْتِنَانِکَ فَبِذَلِکَ لَکَ مُنْتَهَى الْحَمْدِ الْخَالِدِ الدَّائِمِ الرَّاکِدِ الْمُخَلَّدِ السَّرْمَدِ الَّذِی لا یَنْفَدُ طُولَ الْأَبَدِ جَلَّ ثَنَاؤُکَ أَعَنْتَنَا عَلَیْهِ حَتَّى قَضَیْتَ عَنَّا صِیَامَهُ وَ قِیَامَهُ مِنْ صَلاةٍ وَ مَا کَانَ مِنَّا فِیهِ مِنْ بِرٍّ أَوْ شُکْرٍ أَوْ ذِکْرٍ اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا بِأَحْسَنِ قَبُولِکَ وَ تَجَاوُزِکَ وَ عَفْوِکَ وَ صَفْحِکَ وَ غُفْرَانِکَ وَ حَقِیقَةِ رِضْوَانِکَ حَتَّى تُظَفِّرَنَا [تُظْفِرَنَا] فِیهِ بِکُلِّ خَیْرٍ مَطْلُوبٍ وَ جَزِیلِ عَطَاءٍ مَوْهُوبٍ وَ تُوقِیَنَا فِیهِ مِنْ کُلِّ مَرْهُوبٍ أَوْ بَلاءٍ مَجْلُوبٍ أَوْ ذَنْبٍ مَکْسُوبٍ .

آرى ستایش مى کنم بر اینکه ما را به ماه رمضان رساندى، و حال آنکه نعمت هایت بر عهده ما بود، و بهره ها و احسانت، و نیکی هاى پى در پى ات پیش ما بود، به این خاطر تنها براى تو است آخرین حدّ ستایش، ستایشى جاودان، همواره، پایدار، همیشگى، بى نهایت، تا در ابدیت پایانى نداشته باشد، بزرگ است ثنایت، ما را بر انجام تکالیف ماه رمضان یاری دادى تا از ما روزه و به پا داشتن نمازش را گذراندى، و نیز آنچه از ما در آن انجام گرفته، از کار نیک و سپاس و ذکر، خدایا آن را از ما به نیکوترین پذیرش، و گذشت و عفو و چشم پوشى و آمرزش و خشنودى ات بپذیر، تا جایى که ما را در این ماه، به هر خیر خواسته و شایان عطاى بخشیده شده برسانى، و از هر امر هراسناک و بلاى فرود آمده و گناه پیشه شده نگاه دارى .

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِعَظِیمِ مَا سَأَلَکَ بِهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ مِنْ کَرِیمِ أَسْمَائِکَ وَ جَمِیلِ ثَنَائِکَ وَ خَاصَّةِ دُعَائِکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ شَهْرَنَا هَذَا أَعْظَمَ شَهْرِ رَمَضَانَ مَرَّ عَلَیْنَا مُنْذُ أَنْزَلْتَنَا إِلَى الدُّنْیَا بَرَکَةً فِی عِصْمَةِ دِینِی وَ خَلاصِ نَفْسِی وَ قَضَاءِ حَوَائِجِی وَ تُشَفِّعَنِی فِی مَسَائِلِی وَ تَمَامِ النِّعْمَةِ عَلَیَّ وَ صَرْفِ السُّوءِ عَنِّی وَ لِبَاسِ الْعَافِیَةِ لِی فِیهِ وَ أَنْ تَجْعَلَنِی بِرَحْمَتِکَ مِمَّنْ خِرْتَ [خُرْتَ ] [ادَّخَرْتَ ] لَهُ لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ جَعَلْتَهَا لَهُ خَیْرا مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ فِی أَعْظَمِ الْأَجْرِ وَ کَرَائِمِ الذُّخْرِ وَ حُسْنِ الشُّکْرِ وَ طُولِ الْعُمْرِ وَ دَوَامِ الْیُسْرِ اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ وَ طَوْلِکَ وَ عَفْوِکَ وَ نَعْمَائِکَ وَ جَلالِکَ وَ قَدِیمِ إِحْسَانِکَ وَ امْتِنَانِکَ أَنْ لا تَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنَّا لِشَهْرِ رَمَضَانَ حَتَّى تُبَلِّغَنَاهُ مِنْ قَابِلٍ عَلَى أَحْسَنِ حَالٍ ،

خدایا از تو می خواهم، به حق بزرگترین چیزى که یکى از آفریدگانت از تو خواست، از نام های گرامى ات، و ثناى زیبایت، و دعاى خاصت، که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى، و این ماه را بزرگترین ماه رمضانى قرار دهى که بر ما گذشته، از زمانى که ما را به دنیا آوردى تاکنون از جهت برکت در حفظ دینم، و رهایی جانم، و برآمدن حاجتم، و اینکه شفاعتم را در خواسته هایم بپذیرى، و در کامل کردن نعمتت بر من، و برگرداندن پیش آمد بد از من و پوشاندن لباس عافیت به من، و مرا به رحمتت از کسانى قرار دهى، که شب قدر را براى آنان اختیار نمودى، و آن شب را براى آنها بهتر از هزار ماه قرار دادى، در بزرگترین پاداش، و اندوخته هاى با ارزش، و نیکى شکر، و درازى عمر، و پایندگى آسایش، خدایا و از تو مى خواهم به رحمت و بخشش و گذشتت، و نعمت ها و جلالت، و دیرینه احسان و عطایت، اینکه آن را آخرین بهره از ماه رمضان قرار ندهى، تا ما در سال آینده به آن برسانى، آن هم بر پایه بهترین حال،

وَ تُعَرِّفَنِی هِلالَهُ مَعَ النَّاظِرِینَ إِلَیْهِ وَ الْمُعْتَرِفِینَ [وَ الْمُتَعَرِّفِینَ ] لَهُ فِی أَعْفَى عَافِیَتِکَ وَ أَنْعَمِ نِعْمَتِکَ وَ أَوْسَعِ رَحْمَتِکَ وَ أَجْزَلِ قِسَمِکَ یَا رَبِّیَ الَّذِی لَیْسَ لِی رَبٌّ غَیْرُهُ لا یَکُونُ هَذَا الْوَدَاعُ مِنِّی لَهُ وَدَاعَ فَنَاءٍ وَ لا آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِلِقَاءٍ حَتَّى تُرِیَنِیهِ مِنْ قَابِلٍ فِی أَوْسَعِ النِّعَمِ وَ أَفْضَلِ الرَّجَاءِ وَ أَنَا لَکَ عَلَى أَحْسَنِ الْوَفَاءِ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ اسْمَعْ دُعَائِی وَ ارْحَمْ تَضَرُّعِی وَ تَذَلُّلِی لَکَ وَ اسْتِکَانَتِی وَ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ وَ أَنَا لَکَ مُسَلِّمٌ لا أَرْجُو نَجَاحا وَ لا مُعَافَاةً وَ لا تَشْرِیفا وَ لا تَبْلِیغا إِلا بِکَ وَ مِنْکَ وَ امْنُنْ عَلَیَّ جَلَّ ثَنَاؤُکَ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُکَ بِتَبْلِیغِی شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَنَا مُعَافًى مِنْ کُلِّ مَکْرُوهٍ وَ مَحْذُورٍ وَ مِنْ جَمِیعِ الْبَوَائِقِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَعَانَنَا عَلَى صِیَامِ هَذَا الشَّهْرِ وَ قِیَامِهِ حَتَّى بَلَّغَنِی آخِرَ لَیْلَةٍ مِنْهُ .

و هلال ماهش را همراه بینندگان به سوى آن و اعتراف کنندگان به آن به من بشناسانی در کامل ترین عافیتت، و خوب ترین نعمتت، و گسترده ترین رحمتت، و برجسته ترین نصیب هایت، اى پروردگارم، که برایم پروردگاری غیر او نیست، این وداع نسبت به ماه رمضان وداع فنا و آخرین بهره من از دیدار نباشد، تا آن را در سال آینده به من بنمایانى، در فراخ ترین نعمت ها، و برترین امیدها، درحالی که من براى تو بر پایه بهترین وفاداری باشم، به درستى که تو شنواى دعایى.

خدایا دعایم را بشنو، و به زارى و خوارى و درماندگى، و توکّلم بر خویش رحم کن، من تسلیم توام، امید به موفقیت و سلامت کامل و شرافت و رسیدن به جایگاه رفیع، جز به تو و از جانب تو ندارم، بر من منّت بنه، اى که ثنایت بزرگ، و نام هایت مقدّس است، به رساندنم به ماه رمضان، و درحالى که از هر ناخوشایند و محذورى، و از همه ناگواری ها سالم باشم، ستایش خداى را که بر روزه این ماه، و بپادارى عبادتش ما را یارى نمود تا مرا به آخرین شب آن رساند .


مدیرکل عتبات عالیات سازمان حج؛

آغاز فعالیت موکب‌های اربعین از ۱۳ مهر

حجت‌الاسلام صحبت‌الله رحمانی: موکب‌های اربعین در داخل ایران از ۱۳ تا ۳۰ مهر و موکب‌های داخل خاک عراق از ۱۷ تا ۲۷ مهر فعالیت می‌کنند.

حجت الاسلام صحبت الله رحمانی در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار 

خبرگزاری صدا و سیما افزود: نام نویسی در سامانه سماح برای تشرف به اربعین حسینی و حضور در مراسم اربعین از یکم شهریور آغاز شده است و تا امروز حدود ۱۴۰ هزار نفر در این سامانه ثبت نام کرده اند که بیشترین ثبت نام‌ها مربوط به استان‌های تهران، خوزستان و فارس است.

وی گفت: اگر چه روادید از اول محرم لغو شده است، اما این تصور ایجاد نشود که افرادی که از هم اکنون برای زیارت به عراق مشرف می‌شوند در طول مسیر و همچنین در خاک عراق با موکب‌ها و خدمات روبرو خواهند شد در صورتی که برای دریافت هر خدماتی باید هزینه پرداخت کنند و زمان آغاز به کار موکب‌های اربعین در داخل ایران از ۱۳ تا ۳۰ مهر و در داخل خاک عراق از ۱۷ تا ۲۷ مهر است.

مدیر کل عتبات عالیات سازمان حج و زیارت از عموم زائران خواست سفر اربعین خود را تا حد امکان کوتاه کنند و همین که در مسیر پیاده روی قرار بگیرند کفایت می‌کند و فرصت برای حضور دیگر زائران فراهم می‌شود. آقای رحمانی گفت: ثبت نام در سامانه سماح امتیازاتی برای زائر دارد و کسانی که پارسال در این سامانه ثبت نام نکرده و بیمه نشدند به مشکل روبرو شدند و شرکت‌های بیمه گذار نتوانستند خدماتی به آن‌ها بدهند و با توجه به این که هزینه‌های درمانی و بستری در عراق بالاست کسانی که در این سامانه ثبت نام نکنند و زیر پوشش بیمه قرار نگیرند به مشکل می‌خورند.
وی افزود: امسال سعی شد هزینه بیمه افزایشی پیدا نکند و در مقایسه با چند سال گذشته ۳ هزار تومان هم کاهش یافت به این ترتیب که ثبت نام کنندگان در سامانه سماح در مجموع ۲۲ هزار تومان شامل ۱۵ هزار تومان هزینه بیمه و ۷ هزار تومان بابت هلال احمر پرداخت می‌کنند و اگر کسی ثبت نام را در دفاتر زیارتی انجام داد ۳ هزار تومان هم به این مبلغ افزوده می‌شود.

مدیرکل عتبات عالیات سازمان حج و زیارت گفت: هیچ کسی حق گرفتن وجه نقد از مردم بابت ثبت نام ندارد و شاید برخی افراد به نام خیریه و گمشدگان و بیمه قصد سوءاستفاده داشته باشند که تنها بیمه مورد تأیید ستاد اربعین بیمه ایران است که در درگاه سامانه سماح قرار گرفته است.


 

 


اشعارورودبه محرم

 

همزمان با فرارسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، 40 قطعه شعر از شاعران آئینی برجسته و به نام کشور را با موضوع "ورود به ماه محرم"، به محبان آل الله (علیهم السلام) تقدیم می نماید.

  همزمان با فرارسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، 40 قطعه شعر از شاعران آئینی برجسته و به نام کشور را با موضوع "ورود به ماه محرم"، به محبان آل الله (علیهم السلام) تقدیم می نماید.


اشعار ورود به ماه محرم

 یازده ماه از خدا این روزها را خواستم
دیدۀ تر خواستم حال بکا را خواستم

 اذن دق الباب این خانه برای ما بس است
 استجابت پیشکش فیض دعا را خواستم

 یازده ما هست می خواهم که سلطانی کنم
پشت این در ماندن و دست گدا را خواستم

 قول دادم این محرم معصیت کمتر کنم
 همت توبه به درگاه خدا را خواستم

از علی موسی الرضا رزق لباس مشکیه
 دستباف حضرت خیرالنسا را خواستم

هر محرم زیر دین صلح آقاییم ما
 یا امام مجتبی اشفع لنا را خواستم

کربلایی نیستم اما تو شاهد باش که
 هردعایی کردم اول کربلا را خواستم

شصت شب از صبح تا شب نوکری در روضه ها
 طعنه خوردن،سوختن پای شما را خواستم

 گرچه ناقابلتر از این حرف ها هستم ولی
 یک زیارت اربعین پایین پا را خواستم

 از نجف تا کربلا پای پیاده دست جمع
روضه خواندن بین این صحن و سرا را خواستم

 اهل عالم دارد از ره ماه ماتم میرسد
هیئتی ها یاعلی! دارد محرم میرسد.
(1)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 آمد محرّم نبض عالم ایستاده
از حرکتش حتّی زمین هم ایستاده

ما پیرو دستور فابک للحسین» یم
بر آفتاب دیده شبنم ایستاده

وقتی که پا در این حسینیّه نهادم
بر تو سلام از دور دادم ایستاده

جارو کش فرش عزایت جبرئیل است
فرشی که رویش عرش اعظم ایستاده

دم: یا حسین» و بازدم: جانم حسین» است
نامت میان نوحه و دم ایستاده

پیش خدا روز قیامت سربلند است
هر کس که پای تو مصمّم ایستاده

باید یزیدی های این امّت بدانند!
که شیعه در خط مقدّم ایستاده

وَ الله که از هر عذابی در امان است
ی که زیر پرچم ایستاده

از بس أنا العطشان» تو خورده به گوشش
از جوشش خود چاه زمزم ایستاده

ده روز دیگر خواهری در بین گودال
پهلوی جسم نامنظّم ایستاده
(2)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 عالم به ماتم تو حسینیۀ غم است
یعنی که فصل سوک و عزا، فصل ماتم است

از عرش تابه فرش تمام فرشتگان
فریاد می زنند که ماه محّرم است

هفت آسمـان پُر است ز گرد عزای تو
چشمـان مهر و ماه ز داغ تو پُر نم است

کعبه سیاهپوش عزایت شد و هنوز
شور غمت به سینۀ پُر شور زمزم است

بعد از گذشت این همه سال از شهادتت
گار دین هنوز ز خون تو خُـّرم است

تا با خبر شوند همه عالم از غمت
یادآور غم تو رسول مکّرم است

تا فیضی از فضیلت غم های تو برند
خلوت نشیـن سوک تو موسی و آدم است

هرجا به پاست محفل سوکت، به پیش چشم
تصویر کربلای تو آنجا مجسّم است

از هر غمی که بر دل ما خیمه می زند
فرموده اند گریۀ بر تو مقّدم است

ازحُرمت غمت چه بگویم که تا به
زهرا سیاهپــوش عزایت دمادم است

چون محتشم وفائی »غمگین به گریه گفت
باز این شورش است که در خلق عالم است»
(3)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 می زنی قطعاً صدایم بین نوکرها، به نام
روی چشم من قدم که می گذارد اشکهام

بوی تربت می دهد این سجده های گریه دار
می دهم جان در برت انگار بعد السلام

عطر سیبی از نفسهای دعایم می وزد
می دهم بر تو سلام این بار هم از پشت بام

دود اسفند محرم، شال مشکی، پیرهن
خوب شد آورده ام یک سال دیگر هم دوام

نوحه و شورو دو دم دارند بر سر می زنند
واجب عینی است حالا گریه کردن بر کدام؟

سمت مقتل می رود این دستهای
آه از کرببلا و کوفه و بازار شام

السلام ای معجر و پوشیه و چادر سیاه
السلام ای التماس محملی والا مقام

دورازچشمی که افتاده به این صحرای خشک
بر زمین بگذار امشب اشک را با احترام
(4)
 اشعار/ ورود به ماه محرم

 باز هم فصل عزای تو شده یا مظلوم
دیده خونبار برای تو شده یا مظلوم

هر چه خوبی شده خلق ای ز همه خوبترین
همه اش وقف عزای تو شده یا مظلوم

آفرید آنچه خدا بهر تجلی تو بود
عشق حق خرج به پای تو شده یا مظلوم

کربلا صاحب یک وسعت نا محدود است
همه جا صحن و سرای تو شده یا مظلوم

انبیا گریه کن بزم عزایت هستند
که خدا نوحه سرای تو شده یا مظلوم

ارمنی، گبر، یهودی، ز تو حاجت گیرند
همه مشمول عطای تو شده یا مظلوم

کیستی که همه گلها ز غمت پژمردند
بلبلان نوحه سرای تو شده یا مظلوم

کیستی که دل عشاق به نامت لرزد
اشکشان رمز بقای تو شده یا مظلوم

ناله ها سر زد و فرزند شهیدی می گفت:
پدرم آه، فدای تو شده یا مظلوم

تو حسینی و ظهور پسرت نزدیک است
فرج او به دعای تو شده یا مظلوم
(5)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 رخصت دهید شال محرم بیاورید
پیراهن عزای مرا هم بیاورید

با اشکتان جراحت او خوب می شود
ای چشمهای غم زده مرحم بیاورید

مادر رسیده است کمی کوچه وا کنید
مادر رسیده گریه کند دم بیاورید

ما آمدیم خوب و بد آقا سوا نکن
ما را کنار فاطمه در هم بیا ورید

یک نخ از آن عبای مبارک به ما بده
آقا عزا شروع شده پرچم بیاورید

ای ابرهای تیره شب گریه های ماست
ما آمدیم تا که شما کم بیاورید

از این به بعد نوبت دیوانگی ماست
باز این چه شورش است به عالم بیاورید

غمهای مادرت چقدر بی شماره است
امشب سلام ما سرِ دارالاماره است
(6)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 باز هنگامه ماتم شده ای شاه غریب
دل دیوانه پر از غم شده ای شاه غریب

چند روزی است که راه نفس ام می گیرد
نکند باز محرم شده ای شاه غریب

باز در عرش خدا مشکی ماتم زده اند
موسم بیرق و پرچم شده ای شاه غریب

کربلا گفتم و اوضاع دلم ریخت به هم
کربلا قبلۀ عالم شده ای شاه غریب

آه سقا چه کند با عطش اهل حرم
آب در خیمه تان کم شده ای شاه غریب

بابی انت و امی .چه شده در گودال
کمر خواهرتان خم شده ای شاه غریب

خواهرت آمد و آن مرد تو را برگرداند.
آخر روضه چه مبهم شده ای شاه غریب

رفت و برگشت ولی کاش نمی دید اصلا
چقدر از بدن ات کم شده ای شاه غریب

گفته بودند که تو ذبح عظیمی اما
ذبح تو واقعا اعظم شده، ای شاه غریب.
(7)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 دوباره ماه محرم دوباره بوی حسین(ع)
  دوباره نوشش می از سر سبوی حسین(ع)

                              دوباره ماه تاثر دوباره ماه عزا                             
   دوباره سینه زدن در میان کوی حسین(ع)

     دوباره شهر بپوشد به تن لباس سیاه     
    رواج هیئت و مسجد ز آبروی حسین(ع) 
                                  
دوباره ذکر حسین بر لبان پیر وجوان
دوباره نغمه "هل من"رسد زسوی حسین(ع)

دوباره یاد شهیدان کربلا کردن
دوباره خوی گرفتن به خلق وخوی حسین(ع)

دوباره لطف خدائی برای شخص زهیر
ونیک عاقبتی بعد گفتگوی حسین(ع)

دوباره حر پشیمان به محضر مولا
عوض نمودن دنیا به تار موی حسین(ع)

دوباره قاسم واکبر، عمویشان عباس
فدای حق شده در جنگ با عدوی حسین(ع)

دوباره علقمه وقتلگاه شاه شهید
دوباره ناله زینب به جستجوی حسین(ع)

گرفتنش به بغل جسم بی سر مولا
دوباره بوسه زدن بر رگ گلوی حسین(ع)

دوباره شام غریبان به خیمه ها آتش
ن دربدر وخواهر نکوی حسین(ع)

دوباره یاد اسارت برای آل ا.
ویاد سنگ پرانی  به راس و روی حسین(ع)

دلم گرفته  خدایا زماتم مولا
نما تو قسمت من زائری به کوی حسین(ع)
(8)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 رخصت بده که خیمـۀ مـاتم به پا کنیم
پیـراهـن سیـاه بـه تن با شمـا کنیم

آیـد صـدا ز غیب کـه قـد قـامت العـزا
رخصت بـده اقـامۀ بـزم عـزا کنیم

در حـد مـا که نیست ولیکـن خـدا کنـد
بر گـریـه های روز و شبت اقتـدا کنیم

دو کـاسه اشک و یک دل خونین ز داغ را
آورده ایـم  نــذر غـم کـربــلا کنیم

موعود هل اتی چـه شـود یک مُحّـرمی
تو روضـه ای بخوانی و ما جان فدا کنیم

بر ما بخـوان تو روضـۀ شیب الخضیب را
تا گـریه بـر حسیـن سر از تن جدا کنیم

تکلیف انتقام شهیدان بدوش توست »
ای منتقـم بـرای ظهــورت دعا کنیم

مـاه محّـرم است وفائی» به ناله گفت
با ناله های خویش جهـان را صـدا کنیم
(9)
اشعار/ ورود به ماه محرم

روضه شروع شد دل ما را بیاورید
سرمایه ام، سلاح بکا را بیاورید

یک سال میشود که پرم وا نمیشود
دستم به آسمان تو بالا نمیشود

یک سال میشود که دلم خاک خورده است
این چشم خشک راه به جایی نبرده است

حالا شروع تازه برایم فراهم است
تحویل سال سوخته گان از محرم است

پرواز عشق با پر گریه میسر است
توبه به پای روضه اگر شد چه بهتر است

تعلیم درس عشق که در روضه میشود
بالاتر از مکاتب صد حوزه میشود

این عشق پر بهاست به عالم نمیدهم
من طعم چای روضه به زمزم نمیدهم

اینجا فرشته های خدا صف کشیده اند
هر قطره قطره اشک شما را خریده اند

این لحظه ها چقدر پر از نور میشویم
چه ساده از عذاب خدا دور میشویم

دلتنگ روضه هستم و دلتنگ کربلا
با گوشه نگاه بفرما بزن مرا
(10)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 فریاد زد مکبر صحنین کربلا
ماه محرم آمده؛ قد قامت العزا

قد قامت العزا همگی پا شدند و بعد
اما یکی یکی همگی تا شدند و بعد

قد قامت العزا قد مادر شکسته تر
قد علی و قد پیمبر شکسته تر

صف های گریه دور و بر عرش بسته شد
حتی خدا هم از غم او دل شکسته شد

تکبیرة الحسین که احرام او شکست
وای استخوان سینه و اندام او شکست

تکبیرة الحسین دو رکعت نماز کرد
اما همین که رو به رسول حجاز کرد

باران سنگ صورت او را ملول کرد
از هر طرف که سنگ زدندش قبول کرد

الله اکبر! آه! که آبش نداده اند
یک جرعه هم به طفل ربابش نداده اند

الله اکبر! آه! که نیت نموده اند
در قتلگاه چیست که قسمت نموده اند؟

یا ایها الصلاة نمازش شکست وای!
صد بار شمر بر سر سینه نشست وای!

یا ایها الصلاة رکوع عمود چیست؟
در جمع خیمه غارت بود و نبود چیست؟

یا ایها الصلاة شب اول است این
تازه شروع یک کمی از مقتل است این

یا ایها الصلاة بگو عازمم کنند
امشب دوباره گریه کن مسلمم کنند
(11)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 باران معرفت ز سحاب محرم است
آباد آن دلی که خراب محرم است

بوی گل و گلاب دهد روضۀ حسین
گل دیدگان و اشک گلاب محرم است

از هر دری گذر نتوان کرد بر بهشت
باب الحسین ادامۀ باب محرم است

جان یا علی بگو مَهَراس از یزیدیان
شور ولایت ارزش تاب محرم است

راس بریده بر سر نی داد این پیام
قرآن کلام نور، کتاب محرم است

در قاب، عکسی از همه ماند به یادگار
تصویر ما همیشه به قاب محرم است

تنها نه این مباحثه سر لوح زندگی است
در قبر هم سوال جواب محرم است

پرسند اگر کویه، بگو کربلایی ام
قلبم هنوز در تب و تاب محرم است

بوید ملک ز سینۀ زوار و گوید آه
این بوی تربت است و تراب محرم است

بینی چو ازدحام جماعت عجب مدار
جبریل هم به فکر صواب محرم است

هشدار، زیر هر علمی نباش
مخلوط چهره زیر نقاب محرم است

یک قوم کبریایی و قومی ریا یی اند
مشکل ، تمیز حب، ز حباب محرم است

اخلاص ماندنی است ریاکار رفتنی است
ایمان چو آب و کفر سراب محرم است

گفتم ولی مباد شوی غافل از کرم
روشن دل از فروغ شهاب محرم است

نامحرمان و اجنبیان کور خوانده اند
عباس ارزیاب حساب محرم است
(12)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 عالم محرم است  سلامُ علی الحسین
این ذکر عالم است سلامُ علی الحسین

این جمله واجب است بگوییم و بشنویم
هرجا که پرچم است سلامُ علی الحسین

بعد از خدا و قبله سوال درون قبر
تنها همین دم است سلامُ علی الحسین

هر ثانیه اگر چه بگوییم این سلام
نه؛ بازهم کم است سلامُ علی الحسین

هم ذکر فاطمه است سلام علی الغریب
هم ذکر خاتم است سلامُ علی الحسین

بر زخم های پیکر آقای تشنگان
این ذکر مرهم است سلامُ علی الحسین

هر کس ز بهترین دم عالم سوال کرد
گویید این دم است سلامُ علی الحسین

واجب شده است در همه جا شعر محتشم
باز این چه ماتم است سلامُ علی الحسین

هرکس شده است محرم حق هر کسی که هست
مدیون این دم است سلامُ علی الحسین

وقتی خدا نوشته به عرشش غم تو پس
این اسم اعظم است سلامُ علی الحسین
(13)
 اشعار/ ورود به ماه محرم

بار دگر دل را غبار غم گرفته
چون قلب ختم الانبیا ماتم گرفته

گویی که رنگ از چهرة گردون پریده
مه سینه و خورشید پیراهن دریده

ختم رسل در هاله ماتم نشسته
بر چهرة زهرا غبار غم نشسته

گر شعله جوشد از دل هامون عجب نیست
گر خون بریزد از هلال خون عجب نیست

ای اهل ماتم جامة ماتم بپوشید
ای اشک ها از دیدة عالم بجوشید

ای اختران از دامن افلاک ریزید
ای مهر و مه خون گشته و بر خاک ریزید

در سوز دل دارم پیام کربلا را
انگار می بینم تمام کربلا را

انگار می بینم زمین دریای خون است
رخسار وجه الله اعظم لاله گون است

انگار می بینم که هفتاد و دو سرباز
دل هایشان بهر شهادت کرده پرواز

انگار می بینم که طفل شیرخواره
بر دوش بابا پر زند از گاهواره

انگار می بینم حبیب افتاده بر خاک
در مقدم محبوب خود با جسم صدچاک

انگار می بینم که حر "العفو" گوید
نزد حسین  از اشک خجلت چهره شوید

انگار می بینم که مُحرم گشته عباس 
دور حرم دائم حرم را می دهد پاس

انگار می بینم به گل های مدینه
در تشنگی سقا شده چشم سکینه

انگار می بینم که جسم گلعذاران
با تیر و تیغ و نیزه گشته لاله باران

انگار می بینم که گرگانی هم آهنگ
بر جسم اکبر می زنند از هر طرف چنگ

انگار می بینم ن داغ دیده
دارند شیون دور سرهای بریده

ای ماه خون برگرد، خون کردی دلم را
آتش زدی هم ریشه و هم حاصلم را

ای ماه خون سیلاب خونم در دو عین است
یک دشت دشمن تشنة خون حسین  است

ماه حرام است و دلم غرق ملال است
بر خصم، خون یوسف زهرا حلال است

ماهی که گل های خدا با جسم صدچاک
ریزند چون آیات قرآن بر روی خاک

ماهی که دل ها هم چنان صهبای خون است
ماهی که در هر دیده صد دریای خون است

ماهی که شادی هم به ماتم رشک دارد
قربان آن چشمی که دائم اشک دارد

ماهی که طفل از نوک پیکان شیر نوشد
حتی جوان آب از دم شمشیر نوشد

ماهی که این امت ز پیغمبر  بریدند
هجده جوان هاشمی را سر بریدند

تنها نه این ماه امام عالمین است
بالله تمام ماه ها، ماه حسین  است

هر سال، سال یوسف زهراست، آری!
هر روز، روز سرخ عاشوراست، آری!

"میثم" رخ اسلام گلگون حسین  است
آب درخت نور از خون حسین  است
(14)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 ماه غم، ماه عزا، ماه محن
بر تو بادا تسلیت یاابن‌الحسن (عج)

در عزای جد مظلومت حسین
اشکهایت گشته جاری از دو عین

شال غم افکنده‌ای مولا به دوش
ناله از دل می‌کشی با صد خروش

چنین گویی تو با صد شور و عین
روز و شب گریم برایت یا حسین (ع)

گر نبودم تا تو را یاری کنم
آنقدر بهرت عزاداری کنم

اشک چشمم گر شود روزی تمام
خون کنم جاری ز چشمانم مدام

کی فراموشم شود این خاطرات
کام عطشان تو و آب فرات

کی رود از یاد من شمشیرها
نیزه‌ها و سنگها و تیرها

چهره‌های نیلی و افروخته
جامه‌ها و خیمه های سوخته

تا که یاد آید مرا از قتله‌گاه
ناله از دل برکشم با سوز وآه

زین وصیت‌ها همه جان بر لبم
داغدار عمه خود زینبم
(15)
اشعار/ ورود به ماه محرم

آماده میشویم دو رکعت عزا کنیم
حی علی العزا، که قیامی به پا کنیم

قد قامت العزا که شنیدیم میرویم
تا حق روضه های عزا را ادا کنیم

بوی محرمش همه جارا گرفته است
وقتش رسیده تا دو سه ماهی صفا کنیم

زیبا ترین وضوی محرم که گریه است
باید که اشک را به نظر کیمیا کنیم

سجاده سنگ صحن و عبا پیرهن سیاه
نیت برای غربت خون خدا کنیم

آنقدر با لباس عزا سینه میزنیم
تا تار و پود پارچه را نخ نما کنیم

در این نماز عشق چه مستانه میشود.
پشت سر امام زمان اقتدا کنیم

اینجا رکوع ما دم درب ورودی است
عرض ادب به ساحت کرببلا کنیم

الحق که کعبه سنگ نشانی برای ماست
باید به نحو دیگری یاد خدا کنیم

با این که سمت قبله هنوزم درست هست
تیری به نیت دونشانه رها کنیم

اول به سمت کرببلا روضه الحسین
دوم به سمت کوفه کسی را صدا کنیم

از خاک هم مضایقه کردند کوفیان
اصلا چگونه یادی از این ماجرا کنیم

سر های قدسیان همه بر زانوی غم است
چون پیکری به خون شده هفتاد چاک و نیم

هفتاد زخم پیکر او از گناه ماست
نیمی برای کرببلا.، پس حیا کنیم

اینجا قنوت ما به قناتی رسیده است
باید که سید الشهدا را صدا کنیم

تا گفتم السلام علیکم سلام داد
باید به جان حضرت فطرس دعا کنیم

حالا که حکم کرببلا را گرفته ایم
باید دعا به جان امام رضا کنیم

شرمنده، لفظ واژه ی "باید" زیاد شد
باید به عهدِ گفتن باید، وفا کنیم
(16)
اشعار/ ورود به ماه محرم

ای دل بیا که ماه محرم بر آمده
این مه به قلب شیعه چنان خنجر آمده

از بهر قتل شاه زمان پور بو تراب
در کربلا ببین که دو صد لشکر آمده

در این مه حرام حسین سبط مصطفی
از ظلم اشقیا زچه رو بی سر آمده

فرزند مرتضی و سرور دل نبی
از سوز تشنگی به لبش اخگر آمده

سقای کربلا بنگر در کنار آب
لب تشنه تیر کینه به چشم تر آمده

ناموس کردگار به دو چشمان اشکبار
بر سر ن با سر بی معجر آمده

ان و نوحه سرا بهر تعزیت
با حوریان فاطمه ی اطهر آمده

بهر شهادت عمل شمر نا بکار
در قتلگه حضرت پیغمبر آمده

نوباوه رسول و جــــگر گوشــــه بتــول
کرد این چنین دعوت حق را ز جان بتول

روزی که خواست جانب کوفه سفر کند
اهل زمانه را ز سفر با خبر کند

با خیل یاوران و ن و نوادگان
رفع بلا ز امت خیر البشر کند

از بیم کسر حرمت کعبه خدای عشق
مجبور گشت حج خدا مختصر کند

نوبــــاوه رســــول و جگر گوشه بتول
کرد این چنین دعوت حق را زجان قبول

آه از دمی که لشکر بن سعد بی حیا
طبل ظفر نواخت به نزدیک خیمگاه

پژمرده بود باغ نبی از سر عطش
زینب در اضطراب و حسینش به قتلگاه

رو سوی خیمگاه نهادند رو بهان
بردند هر چه بود ز جمله طلا و کاه

نامرد دهر شرم ز زهرا نکرد و زد
سیلی به بروی دختر زیبا ی همچو ماه

دست ستم خرگه دلدادگان بسوخت
دشت ستم بود لبالب ز دود و آه

نو باوه رسول و جـــــگر گـــوشه بتول
کرد این چنین دعوت حق را زجان قبول

سرهای شاهدان چو به نی آشیانه کرد
دخت نبی ساز سفر را بهانه کرد

از طرف بوستان خزان دیده چون گذشت
تیر فراق را دل زینب نشانه کرد

جانا سرت کجاست تماشا کنی دمی
نیلی رخ رقیه که با تازیانه کرد

زنجیر کین که بسته به پای شهنشه ای
با اشتری لجوج به کوفه روانه کرد

نازم به دختری که ز زهرا گرفته خط
باخطبه ای که خواند حسین جاودانه کرد

نو باوه رسول و جــــگر گوشـــه بتول
کرد این چنین دعوت حق را زجان قبول
(17)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 ان حسین زمزمه بر پاکنید
ماه محرم شده یاری زهرا کنید

بانی بزم عزا مادر او فاطمه است
آمده قامت کمان خوب تماشا کنید

ذکر حسین جان ما از شهدا مانده است
جامعه را زنده با ذکر مسیحا کنید

ناز گنه کاررا می خرد ارباب ما
امر کند هرکه را گم شده پیدا کنید

نوکر هر ساله ایم پای قرار امدیم
موسم درد دل است عقده ی دل وا کنید

بر اثر معصیت خشک شده اشک من
دیدة خشکیده را وصل به دریا کنید

گریه برای شما دار وندار من است
چشم پر از گریه ای می شود اعطا کنید

راه نشانم دهید برگ امانم دهید
کاش که با این گدا شبیه حر تا کنید

صحن حسینیه ها گوشه ای از کربلاست
عرش نشینان عشق فخر به موسی کنید

بی کفن کربلا حضرت آقا سلام
اذن عزاداریِ ما همه امضا کنید
(18)
*****************
 هنگامۀ غم آمده فابک علی الحسین
ایّام ماتم آمده فابک علی الحسین

امشب هلال با قد خم ناله می زند:
ماه محرّم آمده فابک علی الحسین

صوت حزین حیّ علی مجلس العزا
بر اهل عالم آمده فابک علی الحسین

احرام نوکری حسین را به تن کنید
حجّی فراهم آمده فابک علی الحسین

گریه که از مناسک حجّ محرّم است
از چشم زمزم آمده فابک علی الحسین

توفیق گریه را که به هر کس نمی دهند
فیض دمادم آمده فابک علی الحسین

اذن ورود ما به حسینیّه ی عزا
از عرش اعظم آمده فابک علی الحسین

بانی روضه های محرّم که فاطمه است
با قامت خم آمده فابک علی الحسین
(19)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 شکر خدا دوباره شدم مبتلای تو
ای کشته ای که جان دو عالم فدای تو

شکر خدا نسیم محرم وزیده است
هرشب شده عبادت من روضه های تو

 ((باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است))
شکر خدا شکسته دلم در عزای تو

باور نمی کنم که دوباره نشسته ام
با چشم خیس بین حسینیه های تو

با اذن مادرت به سر و سینه می زنم
ممنونم از ترحم و لطف و عطای تو

من با غذای روضه تان رشد کرده ام
وقف شماست بود و نبود گدای تو

بیمار عشقم و دهه ای بسته ام دخیل
کاسه بدست گوشۀ دارالشفای تو

این عطر سرخ می وزد از سمت قتلگاه
حالا دلم رسیده به پایینِ پای تو
(20)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 محرّم آمده از شهر غم، عَلَم در دست
برای سینه زدن، تکیه شد سراسر دست

محرّم آمد و خم­خانه ی ازل وا شد
وضو ز باده گرفتم، زدم به ساغر دست

حسین آمده با ذوالفقار گریانش
که: هان حسینم و تنهاترین علم بر دست

حسین آمده تا شرح شقشقیّه کند
حسین آمده با خطبه ی پدر در دست

(چو دست برد به تیغ، آسمانیان گفتند:
به ذوالفقار مگر برده است حیدر، دست؟ )

چو ذوالفقار علی چرخ می زند، بی تاب
چه حال داده خدایا مگر به اکبر دست؟

ز خیمه گاه می‌ آید چو گرد باد عطش
حسین را بنگر پاره ی جگر در دست!

چه روز بود که دیدیم ما به کرب و بلا!
چه حال بود به ما داد روز م دست!

بدو شکایت اهل مدینه خواهم برد
به خواب گر دهدم دیدن پیمبر، دست

نشسته ام به تماشای زیر و رو شدنم
به لحظه ای که برد شمر، سوی خنجر، دست

به خویش می نگرم با دو چشم خون آلود
نگاه کردم و در نهر شد شناور، دست

به رود علقمه بنگر که می زند بر سر
به دستگیریِمان موج شد سراسر دست!

نمی توانم بر روی عشق، بندم چشم
نمی توانم بردارم از برادر ، دست

تو هر دو چشم من! از هر دو چشم، چشم بپوش
ز هر دو دست، برادر! بشوی دیگر، دست

به پای دست تو سر می دهند، سرداران
به احترام تو با چشم شد برابر، دست!

به یاد دست تو ای روشنای چشم حسین!
چقدر شام غریبان زدیم بر سر، دست

تو را فروتنی از اسب بر زمین انداخت
نمی رسید وگرنه به آن صنوبر، دست

قنوت، پر زدن دست­های مشتاق است
به احترام ابوالفضل می کشد، پر، دست!

مگر تو دست بگیری که دست­گیر تویی
به آستان شفاعت نمی رسد هر دست!

اگر چه پیش قدت شد قصیده ام کوتاه
به اشتیاق تو شد، سطر سطر دفتر، دست

حدیث دست تو را هیچ کس نخواهد گفت
مگر به روز قیامت رود به منبر، دست
(21)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 دوباره‌ این‌ دلم‌ شده‌، اسیر و مبتلای‌ تو
مگر محرم‌ آمده‌، که‌ شد بپا عزای‌ تو

اگر ز تو جدا نی‌ام‌، به‌ شکر حق‌ حسینیم‌
تمام‌ حاجتم‌ بود، دیدن‌ کربلای‌ تو

به‌ یک‌ اشارۀ‌ لبت‌، گره‌ ز کار وا شود
دل‌ شکسته‌ام‌ رسد، به‌ صحن‌ با صفای‌ تو

شبیه‌ خط‌ آیه‌ها، که‌ ظاهرش‌ سیاهی‌ است
‌ باعث‌ روسپیدی‌ است‌، سیاهی‌ عزای‌ تو

چه‌ کارکرده‌ای‌ حسین‌، که‌ در میان ‌عالمین‌
شده‌است‌ خون بهای‌ تو، فقط‌ خدا، خدای‌تو

خدا کند در دو جهان‌، چه‌ در نهان‌ چه‌ د عیان
‌ کنیه‌ و اسم‌ من‌ شود، نوکر با وفای‌ تو

خوشا بر آنکه‌ حاجتش‌، ز سوی‌ حق‌ روا شود
رسد زمان‌ مردنش‌، میان‌ روضه‌های‌ تو

در این‌ دهه‌ ز مادرت‌، ز دخترت‌ ز خواهرت‌
طلب‌ کنم‌ که‌ قسمتم‌، شبی‌ شود دعای‌ تو
(22)
اشعار/ ورود به ماه محرم

دوباره ماه محرّم، دوباره بوی حسی
دوباره بر سر هر کوچه گفت و گوی حسین

بیا به دسته ی ما نوحه ی جنون سر کن
که می رویم شباشب، به جست و جوی حسین

حسین، وارث کشف و شهود غار حراست
چه های و هوی محمّد، چه های و هوی حسین

نبسته اند به روی حسین، هرگز آب
فرات، آب ننوشید از گلوی حسین

فرات، تشنه ی لب های تفته جوشش بود
فرات، آب شد از شرم، رو به روی حسین

قتیل قبله همیشه به یاد می مانَد
بیا که مهر نمازست، خاک کوی حسین

چنین که در دل من، داغ کربلا جاری ست
شهید می شوم از هُرم آرزوی حسین

طلوع می کند آخر طلیعه ی موعود
مسیر قبله عوض می شود، به سوی حسین
(23)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 فصل نبوغ گریه کنان ات محرم است
آری محرمی که پر از غصه و غم است

در پای روضه های شما ای امام اشک
حتی اگر که جان بدهم باز هم کم است

حک شد به روی سینه ی شما
 "باز این چه شورش است که در خلق عالم است"

بر ساق عرش حضرت رحمان نوشته است
"باز این چه نوحه و چه عزاو چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است"

 از گریه ی ملائکه پی برده ایم ما
حتما " عزای اشرف اولاد آدم است "

هر کس که از مصیبت تان آب میشود
بر زخم های پیکرتان نیز مرهم است

امشب که آمدی به حسینیه  - از کرم
گلچین نکن - ببر و بگو جنس درهم است
(24)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 باز محرم شد و لوای ماتم بپاست
ماتم سلطان عشق شهید کرب بلاست

به عرش و خلد برین فرقه کر وبیان
حلقه ماتم زده صاحب ماتم خداست

پیمبران سر به سر لباس نیلی به بر
شال عزای سیاه به گردن مصطفی است

موی کنان در زمین ن ماتم زده
مویه کنان در سماء حضرت خیر النساء است

سفر نما از حجاز بساز ساز عراق
شور حسینی ببین بلند از نینواست

یکی جدا دست او نشسته پیکان تیر
یکی زظلم عدو بریده سر از قفاست

حسین لب تشنه شد شهید در راه حق
به روز و جزا خداش هم خون بهاست

به دشت کرب وبلا خون خدا ریختند
تربت پاکش از آن سجده گه ما سواست

خیام عصمت که بود گیسوی حورش طناب
گسسته از یکدگر زظلم آل ست

نیست نشانی زشمر غیر پلیدی بلند
ببین رواق حسین چون حرم کبریاست
(25)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 ای کاش غیر غصۀ تو غم نداشتیم
ماهی به غیر ماه محرم نداشتیم

این داغ سینه سوز تو می کشتمان اگر
قلبی به قدر وسعت عالم نداشتیم

گاهی اسیر غربت عباس می شدیم
چون داشتیم روضه و پرچم نداشتیم

شرمنده ام برای تنت زیر آفتاب
در حد چند قطرۀ شبنم نداشتیم

گیرم که گریه مرهم زخم دلم شود
اما برای زخم تو مرهم نداشتیم

بر تو به چاک چاک گریبانمان سلام
زیرا که صبر و عشق تو با هم نداشتیم
(26)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 دوباره‌ دعوتم‌ کردی‌ که‌ آیم‌ در سرای‌ تو
بپوشم‌ جامۀ‌ عشقت‌ به‌ عشق‌ نینوای‌ تو

شبیه‌ دیدن‌ صاحب‌ عزایت‌ اشک‌ می‌ریزم‌
میان‌ روضه‌ می‌گردم‌ پی‌ صاحب‌ عزای‌ تو

کشم‌ یک سال‌ حسرت‌ تا ببینم‌ روی‌ یارانت‌
فدای‌ اشک‌ چشم‌ خالص‌ اهل‌ نوای‌ تو

به‌ هر جا بنگرم‌ چون‌ خیمۀ سوگ‌ تو می‌بینم‌
تو گویی‌ در نظر آید خیام‌ کربلای‌ تو

نبودم‌ کربلا با تو ولیکن‌ آرزو دارم‌
ببارد بر من‌ از هر سو همه‌ درد و بلای‌ تو

خدا از من‌ نگیرد عشق‌ ارباب‌ محبت‌ را
که‌ می‌خواهم‌ بمانم‌ تا دم‌ م گدای‌ تو

نه‌ تنها من‌ اسیر تو، خدا باشد گرفتارت
‌ حدیث‌ "من‌ احبه‌" گشته‌ تأکید ولای‌ تو

ندارد پردۀ‌ کعبه‌ بهای‌ این‌ سیاهی‌ها
که‌ باشد چادر زهرا نشان‌ روضه‌های‌ تو
(27)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 سلام‌ ای‌ ماه‌ شیدایی‌ محرم‌
محیط‌ حُسن‌ و زیبایی‌ محرم‌

علمدار رثا و ناله‌ای‌ تو
ظهور تام‌ غم هایی‌ محرم‌

تویی‌ سَر منشاء خیرات‌ عالم
‌ ز بس که‌ عالم‌ آرایی‌ محرم‌

گلستان‌ غمی‌، بستان‌ اشکی‌
غمت‌ باشد تماشایی‌ محرم‌

سفیر غربت‌ و حزن‌ و عزایی‌
تو دردی‌، تو مداوایی‌ محرم‌

نزول‌ کعبۀ‌ غم ها تویی‌ تو
مه‌ معراج‌ دل هایی‌ محرم‌

تجلی گاه‌ عشقی‌ و حقیقت‌
تو شهر اللّه‌ عظمایی‌ محرم‌

بقای‌ دین‌ ز فیض‌ و برکت‌ توست‌
اساس‌ زهد و تقوایی‌ محرم‌

بهار گریه‌ بر مظلوم‌ هستی‌
ازل‌ تا بر پایی‌ محرم‌

به‌ سوزِ نالۀ مظلوم‌ مادر
کنی‌ از ما پذیرایی‌ محرم‌

دلم‌ جز خیمه‌ات‌ مأوا نگیرد
خدا هرگز تو را از ما نگیرد
(28)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 ای دل محرم آمده وقت عزا شده
ماه عزای حضرت خون خدا شده

ماتم میان چشم همه موج می زند
چشمان گریه چشمۀ شور و شفا شده

ما اهل روضه زنده به بوی محرمیم
دل های ما حسینیه ی کربلا شده

بازار و کوچه ها همه با گریه آشناست
هر جا گذر کنی غم عظمی به پا شده

دستی که وقف روضه شده سینه می زند
مرهم به زخم سینۀ خیر النسا شده

صاحب عزای مجلس ارباب مادر است
با دست های فاطمه هیئت بنا شده
(29)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 تا کربلایم بُرد فریاد رسایش
سینی به دستی که من و جانم فدایش

وقتی میان کوچه ی ما راه می رفت
بوی محرّم پخش می شد با صدایش

او کوچه گرد کوچه های بُغض باشد
در شهر اربابی که می میرد برایش

تا گوشه ی ویرانه ای پشت محلّه
می بُرد چشمان مرا با ردّ پایش

ویرانه ای که فطرس ماه محرّم
می آمد از آن جا صدای بال هایش

عطری پراکند و مرا تا آسمان برد
با پرچم سبز شهید کربلایش

این خیمه یا چادر نماز مادرش نیست
آقا گرفته طفل را زیر عبایش

می خوابم از این لحظه پشت پنجره، تا
هر روز بیدارم کند زنگ صدایش
(30)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 از عرش، از میان حسینیه ی خدا
آمد صدای ناله ی حی علی العزاء

جمع ملائکه همه گریان شدند و بعد
گفـتند تسلیـت همه بر ساحت خدا

جبریل بال خدمت خود را گشود و گفت:
یا رب اجازه هست شوم فرش این عزا؟

آدم زجنت آمد و ناله کنان نشست
در بزم استجابت بی قید هر دعا

او که هزار بار به گریه نشسته بود
یک یا حسین گفت و همان لحظه شد به پا

آری تمام رحمت خود را خدا گرفت
گُسترد بر محرّم این اشک و گریه ها

آنگاه گفت: روضه بخوان ایها الرسول
جانم فدای تشنه لب دشت کربلا

روضه تمام گشت، ولی مادری هنوز
آید صدای گریه اش از بین روضه ها
(31)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 یک جهان روضه و یک ماه محرم داری
آه، آقای غریبم چقدر غم داری

تا ابد هم که بخوانند همه مرثیه ات
باز هم روضه ی نا خوانده به عالم داری

این همه زائر دلسوخته ی خاکت را
از ازل داشته ای تا به ابد هم داری

روضه خوان هات زیادند، یکیشان قرآن
مطلع فجر خدا سوره مریم داری

درد دل کن که نماند به دلت چون پدرت
خواهرت هست کنارت، تو که مَحرم داری

بهترین نوحه ما هست غریب مادر»
صاحب روضه بگو، بهتر از این دم داری؟

تا که نومید نگردد ز درت محتاجی
تو هم انگشت هم انگشتر خاتم داری

وقت تدفین تو ای شعر غریبی، پسرت
دید در وزن تنت چند هجا کم داری
(32)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 حالی محرم است بیا در پناه عشق
یا سجده کن به کرب و بلا، قبله‌گاه عشق

گفتند العطش، همه طفلان و باز هم
آتش زدند اهل جفا خیمه‌گاه عشق

عهدی دوباره بست و نمازی دگر گزارد
با خون وضو گرفت، در آن عرصه، شاه عشق

صد چاک، پیکرش که به میدان رزم بود
آن گونه گشته بود، که باشد گواه عشق

خورشید روی نیزه به میدان کربلا
بس آیه خواند و گفت که این است راه عشق

زینب که خون به پایه ی محمل فرو چکاند
هرگز گنه نداشت به غیر از گناه عشق

شب را شکست و شب صفتان را به بند بست
زینب به آه عشق و حسین از نگاه عشق

مستیم ما امیر! ز جام خیال دوست
با نغمه‌ها و زمزمه ی گاه‌گاه عشق
(33)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 اهل محل دوباره علم را بیاورید
 رخت عزای حضرت غم را بیاورید

 حی علی البکاء ملائک دهد نوید
 وقتش رسیده دیده و نم را بیاورید

 خون گریه میکنم ز دو چشمم بجای اشک
 یابید چشمه را، جگرم را بیاورید

 پرچم، کتل، حسینیه و شور عاشقی
 آن نوحه خوان و نوحه و دم را بیاورید

 حی علی العزای حسین است میرسد
 فطرس شدم دوباره پرم را باورید

 در سومین شب نفس گرم روضه خوان
 گوید رقیه جان پدرم را بیاورید

 امسال نذر حضرت قاسم به تعزیه
 همسایه ناله زد پسرم را بیاورید

 وقتش شده فدائی ارباب خود شوم
 جان بی بها شدست، سرم را بیاورید

 ما خادمان هیئت فصل محرمیم
 تا قلبمان شکست حرم را بیاورید
(34)
اشعار/ ورود به ماه محرم

 بازهم بساط روضه دلبر فراهم است
هر ماه من ز داغ تو ماه محرم است

تا پرچم حسینیه های تو را زدند
بر گوشه گوشه دل من نقش پرچم است

آب خوشی ز گلویم نمی رود پایین
آبی که قطره قطره آن پر زماتم است

آتش زده نمک روضه ات به این عالم
از روضه تو صحن دو چشمم پراز نم است

در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
وقتی سرت به جبهه به خط مقدم است

دیدم عدو پشت سرت حرف می زند
حرف از سنان و نیزه و یک جسم درهم است

دیدم که جزم کرده عدو عزم خویش را
دیدم برای قتل تو خنجر مصمم است

ففواره می زند این خون سرخ تو تا عرش
والله خون سرخ تو شرف عرش اعظم است

حرفم خلاصه و ای محتشم بخوان
بازین چه شورش است که درخلق عالم است
(34)
اشعار/ ورود به ماه محرم

     مُحرّم آمد و مـــــــــــــــاه عزا شد      
مه جـــــــــــــــانبازی خون خدا شد

    بلند از تــــــــربــــت پاک شهیدان      
شعــار کُـــــــــــــل ارض کربلا شد

   دل شطّ فـــرات از خون زند موج     
کــــــــــه دست از پیکر سقا جدا شد

    در آغـــــوش پدر خندید و خوابید      
چــــــــــــو پیکان با گلویش آشنا شد

مــــرا عاشق تر از پروانه کردی      
غــــــــــــم عشق تو شمع بزم ما شد

    اگر دردم دوا می شد چه می شد؟      
اگر این عقده وا می شد چه می شد؟

     نـصیبم کربلا می شد چه می شد؟      
اگر این عقده وا می شد چه می شد؟

    مـــرا مهر تو آیین شد حسین جان      
که دل آئینه ایزد نمـــــــــــــــــــا شد

    جوانــــــــــمردان عالم را بگویید       
دوباره شور، عـــــــــــاشورا بپا شد

    چرا مولای مــــــــــا مهدی نیامد       
که خون دل روان از  دیـــــده ها شد 
(35)
اشعار/ ورود به ماه محرم

اگر چه مثل محّرم نمی شوم هرگز
جدا ز روضه و ماتم نمی شوم هرگز

مرا ببخش مرا چون که خوب می دانم
که توبه کردم و آدم نمی شوم هرگز

اسیر جاذبۀ حُسن یوسف یاسم
که محو در گل مریم نمی شوم هرگز

گناه کارم و حتی بدون اذن شما
بدان نصیب جهنم نمی شوم هرگز

به جان عشق قسم غیر چهارده معصوم(ع)
به پای هیچ کسی خم نمی شوم هرگز

قسم به قلب سپیدت سیاهپوش کسی
بجز شهید محّرم نمی شوم هرگز

نَمی فُرات بیاور چرا که من قانع
به سلسبیل و به زمزم نمی شوم هرگز

در انتهای غزل من دوباره می خواهم
فقط برای تو باشم نمی شوم هرگز
(36)
اشعار/ ورود به ماه محرم

حـتی خـدا مـیان حسـینیه ی غمـش
سوگند خورده است به ماه محرمش

شبهای قدر محترم و با فضیلت اند
امّـا نمی رسند به شبهای ماتمش

امروز نه، غروب همان سال شصت و یک
مـا را گـره زدنـد به نخـهای پـرچمش

این دستمال گـریه پر از نـور می شود
وقتی به دست روضـه ی خورشید می دمش

چشمی که از برای تو گریان نمی شود
باید حـواله داد به دست جـهنمش

جانم فدای ِ محتشم و خانواده ات
با این: چه نوحه و چه عزا و چه ماتمش
(37)
اشعار/ ورود به ماه محرم

فصل عزا آمد و دل غم گرفت
خیمه دل بوی محرم گرفت

زهره منظومه زهرا حسین
کشته افتاده به صحرا حسین
-
دست صبا زلف تو را شانه کرد
بر سر نی خنده مستانه کرد

چیست لب خشک و ترک خورده ات
چشمه ای از زخم نمک خورده ات

روشنی خلوت شبهای من
بوسه بزن بر تب لبهای من
-
تا زغم غربت تو تب کنم
یاد پریشانی زینب کنم

آه از آن لحظه که بر سینه ات
بوسه نشاندند لب تیرها

آه از آن لحظه که بر سینه ات
بوسه نشاندند لب تیرها
-
آه از آن لحظه که بر پیکرت
زخم کشیدند به شمشیرها

آه از آن لحظه که اصغر شکفت
در هدف چشم کمانگیر ها

آه از آن لحظه که سجاد شد
همنفس ناله زنجیر ها
-
قوم به حج رفته به حج رفته اند
بی تو در این بادیه کج رفته اند

کعبه تویی کعبه به جز سنگ نیست
آینه ای مثل تو بی رنگ نیست

آینه رهگذر صوفیان
سنگ نصیب گذر کوفیان
-
کوفه دم از مهر و وفا می زدند
شام تو را سنگ جفا می زدند

کوفه اگر آینه ات را شکست
 شام از این واقعه طرفی نبست

کوفه اگر تیغ و تبرزین شود
شام اگر یکسره آذین شود

مرگ اگر اسب مرا زین کند
خون مرا تیغ تو تضمین کند
-
آتش پرهیز نبرد مرا
تیغ اجل نیز نبرد مرا

بی سر و سامان توام یا حسین
دست به دامان تو ام یا حسین

جان علی سلسله بندم مکن
گردم از خاک بلندم مکن
-
عاثقبت این عشق هلاکم کند
در گذر کوی تو خاکم کند

تربت تو بوی خدا می دهد
بوی حضور شهدا می دهد

مشعر حق عزم منا کرده ای
کعبه ی شش گوشه بنا کرده ای
-
تیر تنت را به مصاف آمدست
تیغ سرت را به طواف آمدست

چیست شفابخش دل ریش ما
مرحم زخم و غم و تشویش ما

چیست به جز یاد گل روی تو
سجده به محراب دو ابروی تو
-
بر سر نی زلف رها کرده ای
با جگر شیعه چه ها کرده ای

باز که هنگامه برانگیختی
بر جگر شیعه نمک ریختی

کو کفنی تا که بپوشم تنت
تاگیرم دامنه ی دامنت
(38)
اشعار/ ورود به ماه محرم

شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است
دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است

وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق
قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق

دوباره شوق حرم تا خدا دلم را برد
به عرش روشن کرب و بلا دلم را برد

دوباره ماه محرم، رسیده ماه عزا
غروب غربت جانکاه سیدالشهدا

صدا صدای قدیمی طبل و زنجیر است
فضا فضای صمیمی ولی چه دلگیر است

خروش ناله‌ی حیّ علی العزا در راه
دوباره قافله‌ی روضه های ثارالله

برات گریه دوباره به چشممان دادند
به ما حسینیه‌ی‌ گریه را نشان دادند

حسینیه است؟ نه، خیمه؟ نه، کربلا اینجاست
مزار خون خدا فی قلوب من والاست

محرم آمده آقا صدایمان کردی
برای عرض ارادت، جدایمان کردی

لیاقتی بده تا روضه خوان تو باشم
عنایتی که فقط در امان تو باشم 

بگیر دست مرا وقت خسته حالی ها
پری بده به دلم در شکسته بالی ها

مرا به غربت بی انتهای خود بردی
شبی که گوشه‌ی‌ صحن و سرای خود بردی

هنوز ندبه‌ی غم در رواق تو جاری است
هنوز داغ عطش بین باغ تو جاری است

صدای مرثیه‌ی آب آب می آید
صدای گریه‌ی‌ طفل رباب می آید

هنوز علقمه لب تشنه‌ی لب سقاست
هنوز چشم حرم در مصیبتش دریاست

امید اهل حرم می رود به قربانگاه
و یا به سوی منا می رود ذبیح الله

شکسته قلب حرم، یا مجیب می گوید
نگاه خسته ای أین الحبیب می گوید

از آسمان و زمین تیر و دشنه می بارد
ز هر کرانه فقط تیغ تشنه می بارد

صدای ناله‌ی أمن یجیب می آید
صدای روضه‌ی‌ شیب الخضیب می آید

خمیده خواهری انگار می رود از حال
گمان کنم که رسیده حو

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها